بله بریم شروع کنیم🐞🐈⬛
به مرینت گفت که چه اتفاقی افتاده مرینت با کمی ات و پت کردن بازم نتونست جواب بده خوب چیز خاصی نیست کار همیشگیشه😂
چشمش که به آدرین میخوره مغزش از کار میفته دیگر چه کنیم مرینت است دیگر😂😍آره بعد آدرین این شکلی شروع کرد خندیدن😄و قضیه رو از آلیا پرسید و آلیا کامل توضیح داد ازشون پرسید کمک نمیخواید آلیا گفت خوب خوب نمیدونم آخه مرینت قول داده که با یکی دوستامون این قضیه رو حل کنن😉😊اما من که به ملکه ات و پت کردن زیا اعتمادی ندارم
همه خندیدن و آدرین خدا حافظی کرد و رفت
- دوشنبه ۲۹ شهریور ۰۰ , ۰۱:۵۳